به گزارش تحریریه، در پی ورود «جو بایدن» به کاخ سفید و تلاش این کشور برای بازگشت به برجام بر نگرانی های رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس افزوده است. بی تردید احیای توافق و بهبود مناسبات سیاسی و اقتصادی تهران با جهان به مذاق رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس خوش نخواهد آمد.
چند روز پیش (۲۶ خرداد) اعضای شورای همکاری خلیج فارس شامل شش کشور عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، قطر و عمان طی بیانیهای در نشست خود در ریاض پایتخت عربستان اعلام کردند که مذاکرات احیای برجام باید علاوه بر برنامه موشکی ایران شامل رفتار بیثباتکننده منطقهای این کشور نیز باشد.
این کشورهای عربی، ایران را به داشتن رفتار بیثباتکننده در منطقه متهم کرده و معتقدند بازیگران باقیمانده در توافق هستهای باید درباره این موضوع و برنامههای موشکی جمهوری اسلامی نیز با هیات نمایندگان ایران در وین مذاکره کنند؛ مطالبه ای که جدید نیست و این خواسته پیشتر از سوی نماینده فرانسه در مذاکرات مطرح شده و با استقبال تروئیکای اروپا همراه شده بود.
مطالبه شورای همکاری خلیج فارس اما با واکنش ایران مواجه شد و «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه یک روز بعد، وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را متهم کرد که در بیانیه پایانی نشست خود در ریاض به ایران اتهامهایی وارد کردهاند که تکراری و بیاساس هستند. او همچنین شورای همکاری خلیج فارس را گروگان زیاده خواهیهای سیاستهای شکست خورده اقلیت پرهیاهویی از کشورهای این شورا خواند.
حال این پرسش به ذهن می رسد که چه مفاد و بندهایی در توافق هسته ای وجود دارد که باعث شده کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای تغییر آنها در صدد حضور پشت میز مذاکرات برآیند؟ از نگاه ناظران محدودیت های موقتی بر ایران در سه زمینه تسلیحاتی، موشکی و هسته ای همواره یکی از دغدغه های اصلی محور عبری و عربی این کشورها بوده است.
البته تفاوت زیادی بین رویکرد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی در مواجهه با ایران و برجام وجود دارد. رژیم صهیونیستی با اقدامات تروریستی و مخرب همچون ترور دانشمندان هسته ای ایران، انفجار و بمب گذاری در تاسیسات هسته ای کشورمان، ربودن اطلاعات و اسناد طبقه بندی شده و محرمانه و غیره، سعی در ایجاد مانع در مسیر اجرای توافق دارد. در حالی که شورای همکاری خلیج فارس بیشتر از طریق نهادهای بین المللی در صدد اعمال فشار سیاسی بر تهران برآمده اند و همواره با انتشار بیانیه در پی ناکام گذاشتن توافق اند.
پارسال زمانی که به تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ (۲۷ مهر ۱۳۹۹) و موعد پایانیافتن تحریمهای تسلیحاتی ایران نزدیک می شدیم، شاهد تکاپوی همین کشورهای عربی بودیم. در آن برهه، شورای همکاری خلیج فارس با صدور بیانیه ای از شورای امنیت سازمان ملل درخواست کرد تا تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کند و تهران را به مداخله در کشورهای همسایه متهم ساخت.
همان طور که انتظار میرفت، اقدام این شمار کشورهای عربی با استقبال کاخ سفید مواجه شد و «مایک پمپئو» وزیر خارجه وقت آمریکا از نامه کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس حمایت کرد و آن را شجاعانه خواند.
البته پایان این محدودیت ها، دغدغه شخص پمپئو نیز بود و وی ۲۱ مردادماه ۱۳۹۸ در یک پیام توئیتری با درج ساعتی با شماره معکوس که پانزده ماه و اندی را نشان می داد، نوشت: «زمان در حال سپری شدن است. این زمانی است که پیش از به اتمام رسیدن مهلت تحریم تسلیحاتی سازمان ملل برای ایران باقی مانده است. ما از متحدان و شرکایمان میخواهیم فشار بر حکومت ایران را افزایش داده و رفتار بیثباتکننده آن را متوقف کنند.» ساعتی که پمپئو ترسیم کرده بود، مهرماه ۱۳۹۹ را نشان می داد؛ زمانی که در نهایت فرارسید و تحریم های تسلیحاتی ایران به رغم تمام کارشکنی های کاخ سفید لغو شد.
امروزه به پایان رسیدن دیگر محدودیت های مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام به موضوع نگران کننده برای تیم بایدن، سران تروئیکای اروپا و نیز محور عبری و عربی تبدیل شده است. بعد از پایان یافتن بازه زمانی پنج ساله تحریم تسلیحاتی ایران، اینک در مسیر رفع تحریم های موشکی قرار داریم که در قطعنامه جدید شورای امنیت مهلتی هشت ساله برای آن در نظر گرفته شده است.
نگرانی دیگر دشمنان جمهوری اسلامی به «بند غروب برجام» پیوند خورده است؛ بندی که برپایه آن پس از ۱۰ سال ایران می تواند سانتریفیوژهای غنیسازی را افزایش دهد و پس از ۱۵ سال نیز اجازه دارد بر حجم اورانیوم کمتر غنی شده خود بیافزاید. بنابراین گذر زمان و پایان یابی محدودیت های مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام، خواب را از چشمان دشمنان ربوده و با ابزارهای مختلف در پی دایمی سازی این محدودیت ها برآمده اند.
پایان/
نظر شما